Wednesday, May 02, 2007
ایمیلی به دستم رسید که از من و مسئولین سایت افشا خواسته بود که پاسخ پرسشهایش را بدهیم. به این دلیل که آرش بی خدا گرفتاریهای زیادی دارند ، پاسخ به این خواننده عزیر را من به عهده گرفتم.متن پرسشها و پاسخهای من به این شرح هستند:با سلام و خسته نباشید به شماو تشکر از سایت خوبتان من بسیاری از فرنام های شما را مطالعه نمودم ولی در مواردی که نام برده می شود با پرسشها و ابهاماتی روبرو شددم امید است با یاری شما آنها حل گردند
1_ اگر محمد اسلام را از خود ساخته است چرا بعضی از زحمات و مشقت های دینی مثل نماز و روزه را در آن وارد کرده و جالب اینکه حتی بعضی از این زحمات هم برای خود واجب دانسته مانند نماز شب اگر می دانسته که دینش دروغ بوده دیگر چه نیزی به زحمت دادن مخصوصا به خودش بوده ؟
دوست عزیز بسیار واضح است که محمد عبادت الله را هم به آیین خود اضافه می کند. چون او ادعای پیامبری می کند و همه دینها مراسم عبادی دارند ، مگر او می تواند ادعای پیامبری بکند و با پیامبران دیگر تفاوت کند. در دین زرتشت و مسیحیت و یهودیت هم عبادت وجود دارد و محمد نمازهای پنجگانه را از صبائیهای قدیم (یمنیهای کنونی ) وارد اسلام کرد.در اینباره می توانی به ترجمه مقاله ای از ابن کاظم به نام "نویسنده قرآن کیست؟ " در وبلاگ من مراجعه کنی . به زودی بقیه این مقاله نیز ترجمه می شود.محمد یک بیمار شیزوفرنی بوده است.این بیماران همیشه در توهم هستند و فکر می کنند یکی در حال حرف زدن با آنهاست. در گوششان صدای ویز ویز می شنوند.تاریخنگاران هم این نکته را تأکید کرده اند که محمد گفته در گوشش صدای ویز ویز می شنود.محمد خودش هم باورش شده که کسی از غیب با او حرف می زند.اما خودش به تنهایی نویسنده قرآن نبوده.سلمان فارسی رانده شده از ایران و خیلیهای دیگر در خلق قرآن به او کمک کرده اند و او را به این باور رسانده اند که او پیامبر است.وقتی صدایی در گوش خود می شنود ، فکر می کند که دیوانه است و سه بار تصمیم می گیرد که خود کشی کند. اما همسرش خدیجه او را مطمئن می سازد که دیوانه نیست و به پیامبری رسیده است. در اینباره که مردم فکر می کردند محمد دیوانه است ، در قرآن نیز اشاراتی شده است از جمله در سوره القلم
2_ در مورد بسیاری از خصایصی که از محمد در تاریخ و قرآن آمده است چه می توان گفت مانند مهربانی و سخنان بسیاری که در رابطه با نیکی به پدر مادر آورده و برادری و گذشت نسبت به هم دیگر و ...
اگر قرآن را به صورت تاریخی بخوانی یعنی از سوره های مکی به سمت مدنی ، متوجه می شوی که محمد انچه از مهربانی و محبت به پدر و مادر و غیره سخن گفته است در زمانی بوده که یارانی نداشته است . اما زمانی که به مدینه می رود و دزدان و راهزنان به گروه او می پیوندند و قوی می شود دیگر از این مهربانیها خبری نیست .برای مثال در یکی از سوره ها گفته است اگر پدر و مادرتان هم مشرک هستند آنها را دوست نداشته باشید.نام سوره را نمی گویم که خودت بروی به دنبال آن و همه قرآن را به زبان فارسی بخوانی و ببینی که آیا بی رحمی ها و دستور به قتل و کشتار بیشتر است یا خصلتهای نیکوی محمد؟ در ثانی بر من معلوم نشد از کدام خصلت نیکوی محمد حرف می زنی اینکه در سن 53 سالگی با دختری 6 ساله ازدواج می کند؟ یا اینکه قبیله بنی قریظه و بنی قینقاع و بنی نظیر را تار و مار می کند؟ یا اینکه رئیس قبیله یهودیها را شکنجه می کند تا جای طلا های پنهان شده را نشان او بدهد ؟ یا اینکه چوپانهای بی گناه را در دمه الجندل می کشد و گوسفندها را به غنیمت می برد و مال مردمی را که از ترس او خانه هایشان را رها کرده اند به غنیمت می برد ؟یا اینکه با صفیه دختر یهودی در همان شبی که پدر و شوهر وبرادرش را کشته ازدواج می کند حتی مهلت نمی دهد که عده صفیه به سر آید.(زن مسلمانان تا 3 ماه پس از فوت شوهرش نباید ازدواج کند.) یا شاید آیه 24 سوره نساء برای تو جالب باشد که می گوید ازدواج با زنهای شوهر داری که در جنگها به اسارت گرفته اید بر شما حلال شد؟
3- با فرض پذیرفتن تکامل پیدا شدن زوجیت در بین انسانها و حیوانات که در بسیاری از موارد بخصوص تولید مثل بطور شگفت آوری تکمیل کننده همدیگر هستند چطور تصادفی با این دقت روی داده است ؟
در ارتباط با تکامل ، هر جانداری که بهتر توانسته است خودش را با شرایط سازگاری دهد ماندگار تر شده است. مثلاً انسان به خاطر اینکه توانست لباس بپوشد ، نیازی به اینکه بدنش مثل خرس پر پشم شود تا از سرما در امان بماند ، نبود. همه موجودات به صورت جفت نیستند. جانوری مثل آمیب از طریق تقسیم سلولی ازدیاد پیدا می کند . اما یک جاندار عظیم الجثه نمی تواند از طریق تقسیم سلولی ازدیاد پیدا کند. بنابراین باید راهی می یافت تا فنا نشود.اگر بنای دنیا بر نظم بود ، از میان میلیاردها ستاره فقط کره زمین مسکونی نبود.اینقدر سیاره و ستاره بر اثر بی نظمی دنیا از بین رفته است که پیدایش زمینی با نظمی که تو یافته ای در این دنیای بزرگ گم است.اگر تدبیر خدا چرخ دنیا را می گرداند تو هیچ وقت نباید در کار خدا ناقصی می دیدی . آیا دنیا از دید تو کامل است؟ آیا تا کنون کودک بی دست و پا به دنیا نیامده است؟ آیا هرگز کور مادرزاد ندیده ای؟ چرا بسیاری از حیوانات منقرض شدند؟ به غیر از این است که نتوانستند خود را سازگاری دهند؟ خدا بر اساس چه هدفی آنها را خلق و سپس نابود کرد؟ آیا از کار خود پشیمان شده بود؟ این همه ستاره و سیاره سرگردان چه می کنند؟ گیریم که بشر روزی هزار سیاره مسکونی پیدا کند ، آیا در برابر میلیاردها ستاره و سیاره بی هدف ، آمار زیادی خواهد بود.چرا با خود نمی اندیشی که میلیاردها ستاره نابود شده است فقط به این دلیل که نظمی نبوده است؟
4- در باره نبوغ محمد که توانسته این قرآن را در آورد نیز توضیح دهید .
از نظر شما قرآن نبوغ محمد است. چون هرگز آن را نخوانده ای که باور داری قرآن نبوغ است.هیتلر هم یک نقاش ماهر بود.قرآن پر از اشتباهات گرامری ، تاریخی، و علمی است. کجای قرآن نبو.غ است. اگر نبوغی در قرآن بود مسلمانها این همه عقب افتاده نبودند. چرا نبوغ قرآن به دادشان نرسیده است. در اینجا فقط دو نمونه از گفتارهای قرآن را برایت ذکر می کنم تا بدانی چقدر قرآن نبوغ است. در سوره کهف نوشته شده است که ذوالقرنین به جایی رسید که خورشید در آبی گل آلودی فرو می رفت. در جایی دیگر گفته است که از علت هلال ما از تو می پرسند ، به آنها بگو آنها را برای تعیین ایام حج مقرر کرده ایم. حالا خودت با اندیشه خود بسنج که این قرآن چقدر قشنگ پاسخ علمی به مردم می داده است! در مورد اشتباهات دیگر قرآن می توانی به سایت کافر و خود افشا مراجعه کنی.
5_ در بخش 60 تناقض قرآنی بسیاری از آنها را وقتی به قرآن رجوع کردم در تناقض همدیگر ندیدم و حتی چنین برداشتی هم که شما نوشته اید نمی توان کرد برای نمونه در مورد الله و خت او از سوره 50 آیه 16 به هیچ عنوان این مفهومی را که شما نوشته اید که خدا بر روی تختش نشسته است را نمی توان بر داشت کرد و بسیاری از موارد دیگر...
من در اینجا نمی دانم که به کدام مقاله سایت افشا اشاره می کنی.اما در مورد تناقضات قرآن می توانی به سایت کافر مراجعه کنی.چند نمونه را در اینجا برایت مثال می زنم.در سوره بقره می گوید لا اکراه فی الدین یعنی در دین زور و اجباری نیست اما در سوره توبه آیه 5 می گوید " پس چون ماه های حرام ذیقعده و ذیحجه و محرم و رجب در گذشت ، انگاه مشرکان را هر جا یابید به قتل رسانید و آنها را دستگیر و محاصره کنید و هر سو در کمین آنها باشید و چنانچه از شرک تو.به کرده و موحد شدند و نماز اسلام به پا داشتند و زکات دادند پس از آنها دست بدارید.
در هر جای قرآن انسان از یک چیز خلق شده است. در سو.ره 19:67 خدا انسان را از هیچ خلق کرده است. در سوره 15:26 از گل و در سوره 96:2 از خون بسته. در یکجا دنیا در 6 روز خلق شده در جای دیگر در 8 روز در سوره 4:116 و 4:48 می گوید که خدا هر گناهی را به جز شرک می بخشد و شرک را تنها گناه نابخشودنی می داند اما در 4:153 می گوید یهودیان پس از پرستش خدا گوساله ای را پرستیدند اما آنها را بخشودیم.
در سوره 10:3 جهان در 6 روز خلق شده است و در سوره 41:9و 10و 12 دنیا در 8 روز خلق شده است .(4+2+2=8)اینها که ذکرشان رفت مشتی نمونه خروار بود.بقیه را خودت دنبال کن.
6- لطفا در مورد غرایز موجود در انسان و حیوانات و ارتباط آن با وجود و یا عدم وجود خدا نیز نیز بحث کنید.
من هرگز نمی توانم غرایض حیوانات را به وجود خدا نسبت بدهم.اگر غرایض را خدا رهبری می کرد ما نباید برای مثال برای غریزه قدرت طلبی خامنه ای ناراحت بشویم. چون این غریزه را خدا در وجود او نهاده و او هم دارد از آن استفاده می کند. ما چکاره ایم به کار خدا دخالت کنیم؟ چرا همه زنبورها عسل نمی سازند؟ چرا همه حیوانات گوشت خوار شکار نمی کنن؟ چرا کرکس مثل عقاب شکار نمی کند. چرا کفتار مرده خواری می کند؟ طبیعت برای هر کدام یک نوع زندگی را اقتضا کرده است.یکی در جوار شیر به دنیا آمده به خود زحمت شکار نداده است.یکی گرسنگی به او فشار آورده و دونده خوبی شده و آهو تیز پا را به چنگ گرفته است. اگر پلنگ می توانست علف بخورد ، آیا هرگز به دنبال آهو می دوید؟ غرایض را طبیعت به بشر و حیوانات عرضه کرده است.
7- اگر محمد یک نابغه است چرا اسلام را در 40 سالگی معرفی کرد و زود تر اقدام به این کار نکرده است.
اگر فرض تو بر این است که محمد نابغه است ، هر کسی زمانی نبوغ خود را در می یابد.به تازگی تلویزیون voa مردی را نشان داد که در هفتاد سالگی فهمیده بود استعداد نقاشی دارد .ناصر خسرو چهل سالگی شاعر شد ، سعدی می گوید ای که شصت رفت و درخوابی مگر این پنج و شش دریابی.یعنی اینکه در سن 60 سالگی به خود آمده است.
8- در را بطه با رفتن محمد به غار حرا عبادت کردنش در آنجا و تاثیر دایه محمد در دوران کودکی او نیز مطالبی را قرار دهید.
در این ارتباط حتماً به همین وبلاگ یا سایت افشا به ترجمه مقاله ای از ابن کاظم به" نام نویسنده قرآن کیست"یا به سایت 1400 سال رجوع کن
9- در مورد آیه اقرا بسم ربک الذی خلق و بی سوادی محمد نیز توضیحات بیشتری بدهید.
محمد هرگز بی سواد نبوده.در هنگام مرگ گفت قلم و کاغدی بیاورید تا وصیت کنم. اما عمر اجازه نداد و گفت او در حال هذیان است.پیمان صلح حدیبه را با دست خودش امضا کرد. اگر او تاجر خدیجه بوده است باید ضرب کردن و جمع کردن را خوب بلد باشد . تا به نام امین معروف شود. در گذشته اعراب عدد نداشتند و با حروف الفبا جمع و تفریق می کردند. بنابراین باید تمام حروف را بلد باشد تا بتواند حساب کند. بدون یادگیری حروف ، چگونه می توانست تاجر خوبی باشد؟ امی هم هر گز به معنی بی سواد نیست. بلکه به معنی از اهالی ام القری می باشد. چون در گذشته مکه را مادر تمام شهرهای عربستان می دانستند.در قرآن هم به امی بودن محمد اشاره شده است.در یک از سوره ها قرآن می گوید ما قرآن را برای هدایت مردم ام القری فرستادیم.
10- همانطور که گفتید محمد و علی ثروت زیادی را بدست می آوردند پس چرا همواره ساده زندگی می کردند.
این چیزها را برای تو تبلیغ می کنند. چگونه است که علی ساده زندگی می کرده است ، اما انگشتری که به یتیم می بخشد از قول امام صادق قیمتش برابر خراج یک سال شام بوده است. آیا معنی ساده زیستی این است؟
11- در مورد تار عنکبوت بستن به در غاری که محمد در آن بود و شق القمر کردن محمد نیز توضیح دهید.
بارها از محمد خواستند معجزه کند . او گفت من فقط یک بیم دهنده هستم. اگر می توانست شق القمر کند ، به مردمی که از او معجزه می خواستند نشان می داد. اگر روزی ماه به دو نیمه شده بوده ، چطور است که هستی آسیب ندیده بوده است؟ آیا تو از تأثیر جاذب ماه بر روی آبها و پیدایش جذر و مد بی خبری ؟ چرا ماه به دست محمد دو نیمه شد و هیچ اتفاق غریبی بر روی زمین نیفتاد؟ ماه دو نیمه چگونه به گردش خود به دور زمین ادامه داد و با چه چسبی دوباره به هم چسبید؟آنها دروغ می گویند، چرا تو با عقل خود سبک و سنگین نمی کنی؟ماجرای تار عنکبوت در غار هم وقتی راوی کسی به جز خود محمد و همراه او نیست ، از کجا می توان به آن باور داشت.
12- در مورد اسامی خاص محمد و علی که قبلا روی کسی نبوده است چه می توان گفت.
چه چیزی خاص در تک بودن یک اسم وجود دارد.هرگز در محله خود ندیدی کسی نامی داشته باشد که تا پیش از آن مرسوم نبوده است؟ اسم محمد که مشتق شده از حمد است چه اعجابی دارد اگر به اسم خاص بدل شود؟
لطفا در رابطه با این موضوعات من را راهنمایی کنید و یا به ایمیلم بفرستید و یا در صورت امکان مطالبی را در را بطه با این پرسش ها در سایت قرار داده تا دیگران نیز که با چنین پرسش هایی روبرو می شند پاسخ خود را بیابند
با تشکر زنده باد خرد و خرد ورزی