Monday, July 07, 2008
چهره محمد در نزد همسرانشکتاب زنان پیامبر نوشته ی دکتر س. بنت الشاطی و ترجمه محمد علی خلیلی است. در مقدمه این کتاب از سعادت و اقتخاری که نسیب زنان پیامبر شده بود سخن به میان آمده است. در جایی از این کتاب گفته شده است که خانه پیامبر همیشه میدان جدال و دعوای این همبو ها( هوو ها) بوده است و گاهی پیامبر از این جدال ها به ستوه می آمد. مولف کتاب ضمن اینکه چند همسری پیامبر را توجیه می کند می گوید زنان پیامبر مفتخر بودند که همسر رسول خدا هستند. در صفحه 30 این کتاب نوشته است که زمانی که محمد می خواست عروسی تازه بیاورد به او یاد دادند که وقتی محمد بر او وارد شد بگو اعوذ بالله و او چنین می کند و پیامبر او را پیش از همبستر شدن طلاق می دهد. وقتی از این توطئه خبردار می شود تبسمی می کند و می گوید اینها همانها هستند که با یوسف چنان کردند. نیرنگ این زنان بسیار است.
داستانی ساده ولی طنزی در آن نهفته است و آن اینکه پیامبر خدا آنقدر در نزد زنانش حرمت داشته که مکالمات زنانش درباره او به مکالمه در باره یک شیطان می نماید. چقدر آنها مفتخر و راضی بودند که همسر یک پیامبر بودند!
رسول الله زنان متعددی داشت، زنانی که شوهرشان زنان و کنیزان بسیاری اختیار کرده است، از چه می هراسند که توطئه می کنند تا جلوی ازدواج زنی را با او بگیرند. چند بار آنان با گفتن اعوذ بالله محمد را رنجانده بودند که می دانستند وی نسبت به این جمله حساسیت دارد و آنقدر خشمگین می شود که زنش را طلاق می دهد؟ اگر آنها واقعاً اینقدر حسادت داشتند نسبت به هم که همیشه در خانه محمد جدال برپا بود چگونه توانستند گرد هم آیند و توطئه کنند؟ جز این نبود که آنها می خواستند بیچاره ای را از نکبتی که خودشان در آن بودند نجات دهند.