Friday, October 27, 2006
چگونه می توان به شهر های ایران سر و سامان دادامروز از یکی از خیابانهای بالا شهر تهران رد می شدم که چشمم به یک تابلو افتاد که بر روی آن نوشته شده بود " شستن اتومبیل ممنوع". جالب اینکه در همان مکان 7 ماشین پارک کرده بودند و مردانی سطل به دست ، در حال پاشیدن آب بروی ماشینها بودند. با خودم گفتم شاید اینها چشمانشان آستیگمات است و کلمه ممنوع را ندیده اند و فکر کرده اند که بر روی تابلو نوشته است " شستن اتومبیل" یعنی در اینجا اتومبیل بشویید. از آنجا گذشتم و به مکانی رسیدم که یک سطل زباله بزرگ بشکل گوریل با دهان باز در آنجا قرار داشت. بر روی تنه این گوریل نوشته بود " آشغالها را به من بسپارید". اما نگاهی به درون سطل زباله انداختم و دیدم که یک پوست تخمه هم داخل این سطل آشغال نیست. در عوض در کنار آن بر روی زمین و در جوی نزدیک آن تا دلت بخواهد آشغال ریخته است. ناگهان جرقه ای در ذهنم زده شد و راه حل ترافیک و پاکیزگی شهر و هزاران مشکل دیگر را که ما ایرانیها با آن مواجه هستیم پیدا کردم.امیدوارم که راهنمائیهای من مؤثر واقع شود و به این وسیله بتوانم خدمتی به امت حزب الله و همیشه در صحنه بکنم. راه حل پیشنهادی بنده از این قرار است:
در جایی که می خواهیم کسی ماشین نشوید یک تابلو بزنیم و بر روی آن بنویسیم " محل شستن اتومبیل" باور کنید از لحظه نصب این تابلو حتی یک نفر هم پیدا نخواهد شد که در آنجا ماشین بشوید. در خیابانهایی که ورود ممنوع است تابلوی عبور آزاد بزنیم و در کنار جویها یک تابلو بزنیم و بنویسیم لطفاً آشغا لها را در جوی آب بریزید.
حالا قبول می کنید که حل مشکلات تهران آنچنان هم مشکل نیست ؟ فقط شهردار تهران باید کمی مثل من نبوغ داشته باشد!