Monday, July 31, 2006
ریشه استخارهدر عصری که انسانهای متمدن در آرزوی دستیابی به رمز و راز کرات دیگر هستند ، کم نیستند انسانهایی که برای انجام کارهای خود ، به جای رجوع به خرد و دوراندیشی به استخاره و فال متوسل می شوند.کتابهایی نیز در ارتباط با استخاره نوشته شده است و شیوه های تفأل به دیوان حافظ از شکل سنتی به حالت دیجیتالی در آمده است. سایتهای سرگرمی زیادی هستند که در کنار تصاویر و بازی و سرگرمی، فال گیری مدرن هم دارند. با کلیک کردن بر روی یک دکمه شعری از حافظ هویدا می شود و انسانی که زندگیش پیشرفته شده با کامپیوتر به حافظ تفأل می زند!
اتکا به چند دانه تسبیح یا صفحه ای که از روی اتفاق گشوده می شود ، گاهی ابزار سنجش خیر و شر برای بعضی انسانهاست.بسیار عجیب است که انسانی خیر وشر زندگی خود را با استخاره از کتابی که سر تاسر پر از خشونت و بی خردی است تعیین می کند.اما ریشه این استخاره از کجا آمده است.آقای عبدالعظیم رضایی در کتاب گنچینه تاریخ ایران پوشینه نهم ، بخشی را به بتهای تازیها اختصاص داده است . او در این بخش از کتاب خود از بت هبل سخن می گوید که از یاقوت سرخ درست شده بود و وقتی به دست اعراب افتاد یکدستش شکسته بود و اعراب دستی از طلا برای آن ساختند. روبروی هبل 7 تیر (قدح ) قرار داشت که بر روی هر کدام کلمه ای نوشته بود. برای مثال روی یکی صریح نوشته بود و روی دیگری ملصق و .... . او می نویسد : " هنگامی که ایشان را در کاری دشمنی پیش می آمد ،نزد هبل می آمدند و از تیرها داروری می خواستند.پس هر چه در می آمد آن را به کار می بستند.و به آن تن در می دادند. عبدالمطلب نیای حضرت محمد درباره پسرش عبدالله به این تیرها قرعه زد."
همانطور که می بینید استخاره یا تفأل به دیوان حافظ میراثی است که از عربهای جاهل وارد فرهنگ برخی از ایرانیها شده است.در جایی که انسانها دارای اندیشه هستند و مسائل پیرامون خود را تجزیه و تحلیل می کنند و بی گدار به آب نمی زنند ،استخاره و توسل به مهره های تسبیح و تفأل به دیوان حافظ جایی ندارد. شاید اگر مردم بدانند ریشه اینگونه اعمال از کجاست، کمی به غرورشان بر بخورد و دست از این کارهای ابلهانه بردارند.